
لحظاتی پیش کلماتی نغز از استاد سخن گیورگی لوکاچ (با جرج لوکاس کارگردان پرطمطراق اشتباه نشود) مطالعه کردم که فیالواقع صلاح دونستم که در دم ترجمه کرده و در دسترس عامه قرار دهم:
فلسفه نیچه «کار اجتماعیِ» نجات و رستگاری این نوع طرز فکر بورژوایی را به انجام رساند. راهی پیش روی نهاده شده بود که در آن نیازی به هیچ بریدن و تعارض جدیای با بورژوازی نیست. در این راه، میشد حس خوب شورشی بودن را در دل داشت و تشدید کرد، چرا که انقلابی «عمیقتر» و «زیست کیهانی» به جای انقلابی «ظاهری» و «خارجی» فرا فکنیده میشد. چنین «انقلابی» تمامی امتیازات بورژوازی را حفظ کرده و از وجود روشنفکران انگلماب و امپریالیست هم دفاع میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر