۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۴

مجهولات




اگر با مسئله دشواری برخورد کردید چه می کنید؟



(1) مسئله طهارت: فرض کنید در میان بیابان، در نیمه شب در راه میمانید. این در حالی است که تا به حال یک بار هم «ام یجیب» نخوانده اید. آیا خدا قبول می کند که از این به بعد مسلمان شوید و از او کمک بخواهید یا اینکه میگذارد یک گرگ بیاید و شما را بدرد و بخورد و یک شیر هم بیاید و آن گرگ را بخورد و بمیرد و با جسد او کود درست کنند و سیب پرورش دهند و سیب را هم کودک یتیمتان در مرکز نگهداری از کودکان بدبخت بخورد؟



این تقریبا همان سوالی بود که پسران مسلم بن عقیل از خولی سفاک پرسیدند. خولی که از وسعت هوش و معلومات این دو پسربچه به واقع پیچانده شده بود، کمی مکث کرد و سپس در حالی که این دو معصوم را نوازش میکرد با لحن کریهی گفت: «ذلک الکتاب ابیض. ماذا اسمکن یا صدیقانی؟»



فردای آن روز آن دو کودک برخاستند و به درگاه خدا چهار ركعت نماز خواندند و با پروردگار مناجات كردند و گفتند:«ياحى يا حكيم. يا احكم الحاكمين. احكم بيننا و بينه بالحق‏.» آن جلاد، سر آن كودكان را بريد و بدنشان را در فرات انداخت و سرهاى مطهرشان را براى گرفتن جايزه نزد عبيدالله زياد در کیسه ای ریخت. در راه که می رفت ناگهان در میان تابستان در صحرای نزدیک کوفه باد سردی شروع به وزیدن گرفت و بعد از مدتی برف شدیدی آغاز به باریدن کرد. خولی که تا آن لخظه مثل اغلب اعراب برف و سرما را درک نکرده بود. خود را در میان درختی مخفی کرد و با همان عقل قاصر خویش فهمید که خدا بر او غضب کرده ولی در این لخظه هر چه گشت قوطی «ام یجیب» را پیدا نکرد و در آن واحد یک گرگ تایلندی او را درید و خورد و قطرات خونش روی برف با خط زیبایی چنین نوشتند: « رحم الله من قرا الفاتحة مع الصلوات »

۷ نظر:

ناشناس گفت...

kasike beshine vaght sarf kone in khozabalat ro benevise ghtAn khole.

ناشناس گفت...

kasi ham ke vaght bezare unaro bekhune, dige ...

-hapal

JRun گفت...

gorg-e-tailandi?!?!

manam mikhoonam. Bale.
age be aghle man ham miresid o too kalam ja mishod balke ham mineveshtam.

ناشناس گفت...

kheili aali minevisi...kolli keif kardam...ye yesa'ati mikhandidam...kaash hanooz 4divari boodo ye sotoone saabet toosh bezor behet midaaadam...

ناشناس گفت...

khodaa bood eyvall...to khoob nemishi:D

JRun گفت...

Shode 19 rooz.
Final dari?

aitak گفت...

vay akhe to cheghad khole jiniese khoobi! roohe adamo shad mikoni!