۱۲ فروردین ۱۳۸۱

چند وقت پيش مقاله‌ای از استاد بودريار در باب حملات ۲۰ شهريور به آمريکا خواندم که جدا از جالب بودن، علاقه‌ام را به پسانوگرايی را زنده کرد. در همين راستا در يک طبقه بندی مناسب به ريشه يابی اختلافات پسانوگرايی و نوگرايی می‌پردازيم:











نوگرايی پسانوگرايی
رمانتيسم/سمبوليسمپاتافيزيسم/دادائيسم
فرمآنتی‌فرم
مقصود بازي
طرح تصادف
نظام آنارشی
استادی/شناخت کسالت/سکوت
اثر تمام‌شده روند، نمايش
فاصله مشارکت
خلق/نهايی‌سازی ساختارشکنی
سنتزآنتی‌تز
بودن نبودن
تمرکز پراکندگی
ژانر/مرز متن/ميان‌متن
قاموس بيان
انتخاب ترکيب
ريشه/عمق برگ/سطح
تفسير/قرائت مخالفت با تفسير/قرائت نابجا
مشخص‌شده مشخص‌کننده
خواندنی نوشتنی
روايتی/جامع ضدروايتی/جزئی
عارضه اشتياق
پارانويا(سوء ظن) شيزوفرنيک
منشا/علت تمايز/ اثر
پدر روح‌القدس
متافيزيک استعاره
قطعيت عدم قطعيت
ماورايی حاضر


اين بحث را در آينده کامل می‌کنيم!

هیچ نظری موجود نیست: