يکی از دوستانم، که نام نمیبرم، پس از دريافت کتاب مستطاب Madness and Civilzation از طرف بندهِ حقير چنين پاسخی نوشته که به جهت بامزه بودن اينجا نقل میشود:
... در قافلهِ تمدن بس شترها بودهاند بسيار سَرتر از شترهای ديگر، اما عاقبت را خود بهتر میدانی که آنها نيز چون ديگر شترها روزی يا شبی از فرط ديوانگی سر به شهرهای صنعتی [؟] گذاشتند و آخرالاَمر خاک گل کوزهگرانی شدند که ظرفی میآفرينند از بهر مظروف که همانا مايع حيات است و مفرح ذات و چون از آن مايع نباشد، هيچ در حيات باقی نماند و بالطبع تمدنی هم نمیبود.
پس ای نادان، پيشرفت تمدن را سبب هيچ نبود جز جنون آن شتران و مرگ نابهنگامشان در مدن [شهرها] صنعتی.
اما اين اشخاص اغلب در باب علت ديوانگی آن شتران سکوت معنیداری میکنند. راستی کتاب فوقالذکر را که در کنار اثر سترگ ديگر ميشل فوکو يعنی History of Sexuality قرار میگيرد به عموم مرتجعين بیدرد پيشنهاد میکنم که بخوانند.
گوش جان بسپاريم به: End of Dracula اثر فيليپ گلاس استاد مسلم سبک مينيماليسم. اين شخص روی يکی از نسخههای قديمی فيلم دراکولا موسيقیای تصنيف کرده که کم و بيش اوجی بيش نيست و پارسال همينجا (شهرش را نام نمیبرم) اجرا کرد که به علت خسّت از ديدن آن خودداری کردم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر