۱۸ اسفند ۱۳۸۰
امروز سپيده را که میخواندم، خيلی هول شدم. اوضاع خيلی خراب است. اصلاً به زحمت میشود در اين هوا نفس کشيد. در اين جامعهِ لعنتی زنها نقش منفعل و ثابتی پيدا کرده اند که نظام سرمايهداری مردسالار هم آن را براي تا ابد تعميد داده است: «خدمتکار». به همين سادگی! نمیدانم کسی کتاب Handmaid از مارگارت آتووود را خوانده؟ گويا داستانش در آيندهای میگذرد که قدرت باروری خانمها در کنترل دولت است و از آن برای تحکيم سيستم استفاده میشود. فيلمش هم موجود است. تازه باز هم اين فمينيستها کار را خرابتر کردهاند. آن قدر چنگ و دندان نشان جامعه دادهاند که جامعه غربی به زنی که میگويد «نه!» فقط میگويد: "bitch". تازه آن هم برای زنی که كمي شجاعتر بوده که موقعيت خود را به خطر بياندازد. گاهی اوقات آن قدر حرصم در میآيد که فکر میکنم نکند حتی نظرات بسيار افراطی فمينيستها هم دور از حقيقت نباشد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر